«جبهه مشارکت ایران اسلامی» یکی از احزاب به
اصطلاح اصلاح طلب که در زمان محمد خاتمی و به صورت دستوری برای حمایت از دولت وی
تشکیل شده بود، در بیانیه ای مضحک به شرکت در راهپیمایی ساندیسی 22 بهمن دعوت نموده است. این در حالی
است که این جبهه توسط جمهوری اسلامی منحل اعلام شده و فعالیت قانونی و رسمی آن در این
حکومت به رسمیت شناخته نمی شود. به علاوه تعدادی از اعضای آن از قرار معلوم در
زندان هستند که البته به طور مرتب از زندان بیانیه های کیلومتری صادر می کنند و در
انتصابات خرداد 92 نیز در یک اقدام مضحک به دائر کردن یک «ستاد انتخاباتی» از درون
زندان اقدام کرده بودند.
آنچه در طول این چند سال و بویژه در انتصابات 88 و وقایع پس
از آن مشخص گردید و به عینه مشاهده شد این
است که جماعتی را که تا کنون توسط آیت الله بی بی سی و رادیو خاتمی (فردا) به
عنوان اصلاح طلب رنگ آمیزی می کردند و به عنوان جایگزین خامنه ای به مردم معرفی می
کردند در واقع باندی مافیایی از حکومت جمهوری اسلامی هستند که به تنها چیزی که
اهمیت نمی دهند آزادی و دموکراسی است.
اینها حاضرند که به زندان بیافتند، احزاب شان منحل شود ولی
به اصل نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه آسیبی نرسد که البته در نگاه اول این امور
تا حدی متناقص جلوه می کند، ولی هرگاه توجه شود که زندانیان ایشان قادر هستند از
درون زندان اوین به تشکیل «ستاد انتخاباتی» اقدام کنند، درک این به ظاهر موارد متناقض
چندان سخت نخواهد بود. اینها به دنبال سهمی از سفره پهن شده چپاول و غارت ولایت
فقیه برای خود هستند و تمام هستی و نیستی شان با بقای جمهوری اسلامی گره خورده تا
جایی که حاضرند به قیمت تداوم اعدام، شکنجه، فقر، فلاکت و سرکوب در کشور، حکومت
ولایت فقیه باقی بماند شاید در آینده فرجی حاصل شده سهمی نیز به این افراد داده
شود.
هم کاسه شدن تعدادی از کاسه لیسان ولایت با سرکردگان جنایت
و آدم کشی چون نقدی، خامنه ای، صادق لاریجانی، ... و دعوت به شرکت در راهپیمایی
ساندیسی 22 بهمن اما نه به جمعیت راهپیمایی حکومتی 22 بهمن اضافه می کند و نه از
آن کم می کند. تنها در این بین تتمه آبروی کاسه لیسان ولایت است که بر باد می رود.
این افراد معلوم الحال در چنان بن بست فکری و نظری و
استیصال مطلق دست و پا می زنند که فراموش کرده اند که نفس همراهی با آدم کشان
ولایت فقیه در راهپیمایی ساندیسی 22 بهمن در واقع اعلام رسا و بی تعارف «هم کاسه و
هم پیاله» بودن ایشان با تمامی عوامل سرکوب
و آدم کشی در جمهوری اسلامی است.
اوج حماقت نویسنده بیانیه این کاسه لیسان ولایت در بند پایانی آن و در آنجایی
که تلاش می کند آسمان را به ریسمان ببافد تا توجیهی منطقی برای شرکت در راهپیمایی
ساندیسی 22 بهمن بتراشد، نشان داده می شود. این بند پایانی را مرور کنیم:
"روز ٢٢ بهمن برآيند همه اين آرمانها و نمايانگر وحدت ملی
ايرانيان حول اهداف جاودانی انقلاب اسلامی است. با اين معنا حضور در راهپيمايي اين
روز برای همه دلبستگان استقلال و آزادی و حاكميت رأی مردم ضروری است. ما می توانيم
٢٢ بهمن را روزی متفاوت از تمام روزهای ديگر سال بدانيم. اين روز مي تواند نوروز سياسي
ايران باشد. روزی كه همه ايرانيان بر اصول مشترك خود اجماع مي كنند و اختلافات كوچك
و بزرگ خود را كنار مي گذارند و تنها بر يكرنگي و يگانگی ملی خود پای مي فشارند. اين
حالت تنها در صورتی تحقق می يابد كه مراسمی كاملا ملی و نه جناحی و حكومتی داشته باشيم.
برگزار كنندگان اين مراسم تنها خدمتگزار مردم برای تأمين آسايش و امنيت آنها برای حضور
در اين جشن ملی هستند و نه آمران به اینکه آنها چگونه باشند و اگر خدای ناكرده بخواهند
چون سالهای قبل به بهره گيری جناحی فكر كنند و اميال خود را بجای خواسته ملت جا بزنند
گناهی نابخشودنی مرتكب شده اند. بديهی و طبيعی است كه اختلافات سياسی يا اقتصادی
و بخصوص در بارۀ مسئله هسته اي وجود داشته باشد اما اگر آنچنان كه شنيده مي شود
عده ای تند رو بخواهند با طرح شعارهای انحرافی يا قطعنامه های جناحی از اين مناسبت
سوء استفاده كنند در حقیقت به کار شکنی در رویکرد جدید دولت و نظام در عرصه بین المللی
پرداخته و با اين اقدام خود نه تنها پايه هاي تازه بنا شده اعتماد سازی جهاني را ويران
مي كنند بلكه تخريب گر اعتماد مردم به توانايی نظام در رفع مشكلات آنها خواهند بود.
جبهه مشاركت ايران اسلامي ضمن تبريك اين مناسبت بزرگ به همه ملت ايران از عموم مردم
كشور می خواهد برای تجديد بيعت با آرمانهای اصیل خود با حضور پر شور و با سردادن شعارهاي
" استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی " ، " نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی
" و " الله اكبر " اراده خود را بر تداوم سربلندی ايران نشان دهند.
همه اعضای جبهه در سراسر كشور در اين روز در كنار ملت در این راهپيمايی ملی شركت خواهند
كرد."
اکنون دلیل عمده در به ثمر نرسیدن قیامهای 88 و 89 بهتر و
واضح تر رخ می نمایاند! قطار اصلاحطلبان حکومتی که بدون دنده و ترمز به سمت آغوش
نظام می راند به جایی بهتر از آغوش نظام نیز باز نمی گردد. به این جمله دقت کنیم:
" بديهی و طبيعی است كه اختلافات سياسی يا اقتصادی و بخصوص در بارۀ مسئله هسته
اي وجود داشته باشد." به عبارت دیگر این یعنی در اصل سرکوب و آدم کشی هیچ
اختلاف نظری با شما نداریم!!
----
به صفحه فیسبوک صدای محکوم بپیوندید.
