آگاهان و نا آگاهان جملگی از اهمیت وقایع سوریه مطلع هستند. بدیهی است سرنگونی
حکومت بشار اسد در سوریه و جایگزینی حکومتی مردمی در آن کشور تاثیرات عظیم و اساسی
را نه تنها در آن کشور بلکه در کل منطقه، منجمله ایران خواهد داشت.
حکومت جمهوری اسلامی آگاه از این امر، بقای خویش را در بقای حکومت بشار اسد
دیده و از همان ابتدای شروع اعتراضات مسالمت آمیز در سوریه تا به امروز که سوریه
تبدیل به یک میدان تمام عیار جنگی شده، در نقش حامی و پشتیبان بشار اسد بر آمده
است.
حکومت جمهوری اسلامی که حفظ نظام را از اوجب واجبات و آن را مقدم بر
هرگونه ارزش های انسانی می داند صراحتا تمام منابع نظامی و تروریستی خویش را در
راه حفظ حکومت بشار اسد به کار گرفته است. این حکومت از ارسال خدمات لجستیکی گرفته
تا ارسال پاسداران و آدم کشان و وارد کردن متحدان تروریست خویش در سوریه به
صورت تمام قد در سودای حفظ حکومت رو به زوال بشار اسد می باشد.
پر واضح است حکومتی که در جنگ هشت ساله میان ایران و عراق تنها چیزی که برای
او اهمیت نداشت ویرانی و نابودی کشور ایران بود و بنیانگذار آن جنگ را نعمت می
دانست، ترسی از تبدیل کردن سوریه به یک قتلگاه نداشته و در راه حفظ نظام اهریمنی
جمهوری اسلامی از جنگ افروزی در سوریه دست نخواهد کشید؛ حتی اگر برآیند این جنگ
افروزی کشته شدن صدها هزار تن از مردم سوریه باشد.
در خبرها آمده بود که نیروهای بشار اسد با بمباران شیمیایی یکی از مناطق سوریه
در اطراف دمشق موجب کشته شدن بیش از هزار تن از کودکان، زنان و مردان سوری شده
اند. عکس ها و فیلمهای منتشره از این تراژدی دردناک در سراسر جهان پخش شد و واکنش
های مختلفی را بدنبال داشت.
در این بین وزیر امور خارجه دولت به اصطلاح «تدبیر و امید» در تماس تلفنی با
همتای ترک خود در یک واکنش عجولانه به دفاع تمام قد از رژیم جنایتکار بشار اسد
برخاسته و مدعی شد اگر موضوع حمله شیمیایی صحت داشته باشد «قطعاً توسط گروههای
تروریستی و تکفیری انجام شده است.» لازم به توضیح است که رژیم ولایت فقیه از
ابتدای آغاز اعتراضات در سوریه هر آنکس که در مقابل حکومت جنایتکار بشار اسد به
ایستادگی و مقاومت برخاسته را تروریست و تکفیری خطاب می کند.
با گذشت زمان و با موضع گیریهایی که دستگاه دیپلماسی خارجی دولت جدید جمهوری
اسلامی به انجام می رساند هر روز بیش از پیش ادعاهای پوچ و توخالی حسن روحانی ملقب
به «روباه بنفش» به معرض نمایش عموم گذاشته می شود و بار دیگر مشخص می شود که آنچه
از آن به عنوان انتخابات در رژیم ولایت فقیه یاد می شود در بهترین حالت یک نمایش
مسخره بین باندهای مافیایی نظام حاکم و ساز و کاری به منظور گماشتن یک
"تدارکاتچی" برای دستگاه ارتجاعی ولایت فقیه می باشد. یک تدارکاتچی که
وظیفه دارد همان خط و خطوط ترسیمی ولی فقیه را اجرا کرده و به پیش برد.
-----
