از آنجایی که ساز و کار جمهوری اسلامی کلا روی خاطرات هاشمی رفسنجانی از خمینی
بنا شده است، رفسنجانی که نظام را باری دیگر در معرض فروپاشی جدی دیده است،خاطره ی
دیگری از جیبش در آورده و با نقل یک خاطره ی خود ساخته سعی کرده است تا
رابطه ی جمهوری اسلامی با آمریکا را بدون ایراد قلمداد کند.
هاشمی که با تعریف یک خاطره، روضه خوانی به نام علی خامنه ای را یک شبه بر تخت
سلطنت نشاند، اینبار باز هم خواسته تا با استفاده از همان ترفند خنده دار، زمینه
ساز برقراری رابطه ی باغ وحش ولایت با آمریکا شود.
پایگاه اطلاع رسانی کوسه اخیرا با نقل خاطره ای از خمینی نوشته که خمینی در جایی خطاب به هاشمی
گفته «نباید آمریکا را در تجدید رابطه مأیوس کرد، ولی به این زودی برای مردم قابل قبول
نیست.»
حالا این مسئله که سردار چاپندگی این خاطرات را از کجایش در می آورد بماند،
اما این مقوله ی "حفظ نظام از اوجب واجبات است" هم برای این شیادان چیز
خوبی است.
برای حفظ نظام یک روز می شود گفت مرگ بر آمریکا و از دیوار سفارت بالا رفت و سفارت
آمریکا را اشغال کرد و با استفاده از آن سی و چند سال هر آزادیخواهی را به آمریکا
وصل کرد.
برای حفظ نظام یک روز می شود جوانان مردم را در خیابان گرفت و بدون محاکمه
اعدام کرد!
برای حفظ نظام یک روز می شود گفت جنگ را ادامه می دهیم و از عالم رفع فتنه می
کنیم تا بتوان هر نیروی مستقل و آزادیخواهی را به دشمن خارجی وصل کرد.
برای حفظ نظام یکباره می شود هزاران زندانی سیاسی را در عرض چند ماه اعدام کرد.
برای حفظ نظام یکبارمی شود مخالفان را در خارج و داخل ترور کرد و اتوبوس
روشنفکران را به ته دره انداخت.
برای حفظ نظام یک روز می شود از جامعه مدنی صحبت کرد و روزی دیگر می شود معتدل
شد. یک روز می شود سبز شد و روز دیگر بنفش شد.
برای حفظ نظام یک روز هم می شود یک چیزی سر هم کرد که "نباید آمریکا را در
تجدید رابطه مأیوس کرد."
خلاصه این «خاطرات امام» و مقوله ی "حفظ نظام از اوجب واجبات است" هم خیلی برای این شیادان چیز
خوبی است. مثل آچار فرانسه می ماند؛ به همه کارشان می آید.
فقط مشکل اینجاست که حنایشان دیگر رنگی ندارد. وضعیت ولایت از این چیزها خراب
تر است. ولایت باید جام زهر را سر بکشد و به درک واصل شود و به همراه آن سردار
چاپندگی و بقیه شیادان نیز همراه شوند.
مرگ بر اصل ولایت فقیه!
-----
