علارغم ایجاد
صداهای تبلیغاتی بسیار در خصوص سفر حسن روحانی به نیویورک، سیاستمداران کشورهای
غربی و تحلیلگران معتقدند که در ملاقات جواد ظريف و وزيران خارجه پنج به علاوه يک،
«هيچ چيز ملموسی حاصل نشده است»
جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، طی مصاحبه ی مطبوعاتی خویش پس از این دیدار اظهار کرد: اگر چه شاهد «لحن و چشم اندازهای جدیدی» هستیم، اما «تغییر لحن پاسخ سوالات ما را نمی دهد» و کارهای بسیار بیشتری نیاز است تا در خصوص برنامه اتمی جمهوری اسلامی صورت پذیرد. «همه ما امیدواریم که به نتایج مستحکمی برسیم که پاسخ سوالات باقی مانده برنامه ]اتمی[ را روشن کند.» وی افزود «ما خرسندیم که وزیر امور خارجه امروز آمد و شانس هایی را روی میز گذاشت. اکنون نوبت طرفها است که با کار سخت آنها را بررسی کنند تا ببینیم چگونه می توان از این شانس ها برای انجام کاری استفاده کرد.»
جان کری همچنین طی مصاحبه ای با یک برنامه ی خبری در شبکه ی CBS در خصوص وضعیت تحریم های اعمال شده بر روی جمهوری اسلامی اظهار کرد تا زمانی که مسئله ی برنامه ی اتمی رژیم ایران کاملا شفاف نشود و ما به راه حل کاملا قابل قبول و واضحی نرسیم، تحریم ها از روی جمهوری اسلامی برداشته نخواهند شد.
در همین رابطه گيدو وستروله - وزیر امور خارجه ی آلمان- نیز با بیان اینکه حرفهای رژيم ايران بايد با عمل همراه شود، گفت: «حرف کافی نيست، آنچه به حساب می آيد اعمال و نتايج ملموس است. مهم این است که خيلی زود، مذاکراتی دارای محتوا و جدی داشته باشيم.»
به نظر می رسد همانگونه که پیش بینی می شد این بار گذاشتن کلاه بر سر طرفهای غربی کار چندان ساده ای نباشد و شواهد نشان می دهد غرب به خوبی از نقشه ی فریب حسن روحانی با اطلاع است و تا تضمین های لازم را بدست نیاورد نه خبری از کاهش تحریمها است و نه اجازه وقت کشی به وی را خواهد داد. دیدار جان کری با ظریف و تماس تلفنی اوباما با حسن روحانی را نیز در همین چهارچوب می توان ارزیابی کرد، با این دیدار و تماس تلفنی توپ در زمین جمهوری اسلامی است و امکان وقت کشی های بیشتر از بین رفته است.
اکنون ناموس جمهوری اسلامی که همانا مذاکره با شیطان بزرگ آمریکا بوده است بر باد رفته و نتیجه ملموسی هم برای جمهوری اسلامی بدست نیامده است.
به عبارت ساده تر نتایج سفر روحانی به نیویورک علاوه بر آنکه امکان وقت کشی را از رژیم ولایت فقیه سلب نمود ولایت را در مقابل یک انتخاب فوری بین دو راه حل قرار داده است. ولایت یا باید جام های زهر پیاپی را سر بکشد و یا به مقابله جویی با غرب برخیزد که انتهای هر دو مسیر گورستان تاریخ است.
-----